نقاشی تقلیدی است از طبیعت. هنرمند نقاش با الهام گرفتن از طبیعت پیرامون خود آثاری را خلق می کند. رنگ از عنصرهای مهم طبیعت به شمار می رود. طراوت و شادابی یک اثر هنری که با رنگ سرو کار دارد بیشمار است. هنرمند مشاهده، کشف و خلق می کند. رنگ یکی از مهم ترین موضوعی است که در طی دوران مورد توجه هنرمندان بوده و خواهد بود. به این دلیل خواهد بود که هنوز هم در تئوری هنر در ارتباط با رنگ سوالات وجود دارد که پاسخ آنها مستلزم زمان و تحقیقاتی است. تا به امروز در این باره تحقیقاتی از سوی افراد مختلف در زمینه ها و رشته های مختلف صورت گرفته است. که این مطالعات توانسته پاسخ گویی بسیاری از سوالات باشد.رنگ به تنهایی موضوعی است وسیع برای تحقیق و مطالعه چرا که در تمامی زندگی بشر وجود دارد. و می توان از تمام لحاظ زیر ذربین قرار داد. یکی از قسمتهای که رنگ نقش مهمی ایفا می کند ،نقاشی است. که هنرمند با آن سرو کار دارد. یک هنرمند نقاش قبل از هر چیزی باید تعریف از رنگ در ذهن داشته باشد تا به تواند با رنگ ارتباط برقرار کند در غیر این صورت برخوردی غلط با این موضوع خواهد داشت. هر چند که انسان ذاتا در وجود خود نیروی دارد که می تواند با توجه به آن نیرو در مورد رنگ درست و به جا تصمیم بگیرد . اما امروزه امکانات و همچنین مطالب زیادی برای درک بهتر موضوع در اختیار است. به همین دلیل تنها اکتفا کردن به نیروی غریزی جواب گویی کاملی نیست. چرا که با مقایسه آثار هنرمندانی که قبل از نیوتن بودند. می توان فهمید که همه هنرمندان وفادار به طبیعت بودند در حالی که امروزه نقاشان و حتی هنرمندان رشته های دیگر نیز نسبت به رنگ دیدگاهی متفاوت دارند و همچنین برخوردی. امروزه یک هنرمند خلاق با ایجاد یک اثر کاملا روانشناسی رنگ می تواند بسیاری از بیماریها از جمله آن دسته بیماریهای که روحی هستند درمان کند. در واقع موضوع رنگ نه تنها در هنر بلکه در تمامی زمینه ها به پیشرفت چشم گیری رسیده است. اما با همه اینها باز هم جای برای تحقیق دارد.